داریم خونمون رو عوض می کنیم. شاید به دید خیلی ها یه خونه لوکس تو یه محله خوب یه پیشرفت باشه. ولی من تفکرم عوض شده. چند ساله که عوض شده. تو هر چیزی که اسمشو بشه پیشرفت یا یه موقعیت خوب گذاشت من به این فکر می کنم که آیا خیره؟ آیا منو همسرم باز هم اونجا همینقدر خوشبخت و خوشحال و راضی خواهیم بود؟ سلامت خواهیم بود؟ اینا برای من مهمتره تا چیزای دیگه. تو این خونه که شاید خیلی ساده بود من و همسرم به اوج خوشبختی و رضایت رسیدیم. شاید محدودیت هاش گاهی کلافه ام می کرد ولی راضی بودم. شاد بودیم.
الان به همسرم اینو گفتم. او هم گفت که در مورد خونمون همین احساس رو داشته ولی این احساس نباید مانع ریسک پذیریمون بشه. یه چیز هم براش تعریف کردم که کلی خندید: خونه ما تو یه محله آرومه وتو بهار و تابستون حسابی روشنه ولی اتاق خوابش یه قسمت دنج و کم نور خونست. بهش گفتم روزهایی که خونه بودم تو این نور درخشان و قشنگ، عصرها که می رفتم می خزیدم زیر لحاف خنک تو اون اتاق تاریک، پر از لذت می شدم. کلی خندید.
امیدوارم خونه جدیدمون هم خیر باشه برامون.
پای سیب اسان
-
لیلی سلام ! در ولایت خارژ یحتمل puff pastry انواع مختلف دارد اینجا فعلا دو
مدل خمیر هزارلا اماده و شرکتی وجود دارد شور و شیرین! شماها یادتان نمی اید
قدیم ه...