۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

از مسلمانیم شرمم آید.

من طبق یه حادثه خیر با پروفسور وایراخ آشنا شدم و البته الان هم به لطف تکنولوژی با ایشون کار می کنم. فقط از وقتی که با ایشون آشنا شدم غیر از مطالب علمی کلی اخلاقیات ازشون یاد گرفتم. یکی این بود که قولی که می دم سرش واستم ! باور می کنین که ایشون تنها تعهدی که در قبال من داره اینه که بهم قول داده کمکم کنه؟ یکی دیگه هم بازم به همون قول بر می گرده که وقتی با یک نفر قرار می ذارم که بهش کمک کنم سر وقت حاضر شم. بعدیش هم اینه که وقتی با یکی کار می کنم سریع جوابشو بدم و منتظرش نذارم.

پی نوشت 1 : اشکال از اسلام نیست از مسلمونی ماست(از مسلمونی منه!) . حقیقت که بارفتار آدمها تغییر نمی کنه.
پی نوشت2 : البته توجیهات فراوونی وجود داره که چرا من و خیلی های دیگه اینجوری نیستیم ولی شاید همون طور که تو پست مسوولیت گفتم اینا همش توجیه باشه.

۶ نظر:

Zara گفت...

Rabtesh be eslame chi bood? Man mosalmoon khosh ghole ham khili didam:D
yekish khodam:D:D

amatist گفت...

سلام
من گفتم خودم رعایتمی کنم در حالیکه تو اسلام هست و من مسلمون باید بیشتر بهش پایبند باشم.

مريم گفت...

سلام. مرسي كه به من سرزديد... و ممنون از تعريفتون.

ناشناس گفت...

خودمون رو گول نزنیم همش مشکل داره

شایدها
perchances.blogfa.com

م.ک. گفت...

سلام

من کماکان مطالبتون را (در سکوت) دنبال کردم. البته دو سه هفته ای ایران بودم و دسترسی به اینترنتم محدودتر بود.

اون بحث قبلی فکر کنم به نتیجه رسید و بنابراین ادامه ندادم. نتیجه ای که رسید بیشتر یه نتیجه منطقی بود نه یک نتیجه عملی. یعنی من نمیتونستم منطقا ردش کنم ولی در عمل به راحتی میشد به هر چیزی تعمیمش داد و حتی به هرج و مرج رسید. به عبارتی با اون منطق هرکسی هرکاری میتونه بکنه و اسمش را بذاره راه حق و ازش یک دفاع فازی بکنه. نمیدونم منظورم واضح هست یا نه.

amatist گفت...

فکر می کنم درست می گید و به خاطر همینه که حقیقت و ایمان معنی پیدا می کنه و انسان صالح. اگه یک مطلب صد در صد بود اگه عمل نمی کردی عجیب بود.